سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون سختى به نهایت رسد ، گشایش در رسد ، و چون حلقه‏هاى بلا سخت به هم آید ، آسایش در آید . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 91 مهر 20 , ساعت 11:5 صبح

این منافق‌ها در تاریکی

ـ تاریکی نفاقشان ـ

گیر کرده‌اند.

می‌ترسند رعد و برق

ـ نفرین‌های پیامبر ـ

راز دلشان

ـ دشمنی‌شان با پیامبر و علی ـ

را برملا کند.

وقتی پیامبر، بیعت‌شکنان با علی را نفرین می‌کند،

انگشت در گوششان می‌گذارند

مبادا از ترس نفرین او رنگ از رویشان بپرد

و مردم پی ببرند که پیامبر از کدام بیعت شکنان سخن می‌گوید؟!

آیه 17 سوره بقره/ تفسیر البرهان


پنج شنبه 91 مهر 13 , ساعت 11:20 صبح

 


مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِى اسْتَوْقَدَ نَارًا 

وقتی خدا از این منافقین برای ولایت امام علی (علیه السلام) بیعت گرفت،‌ به ظاهر شهادت دادند و برای خودشان وجاهت دنیایی به دست آوردند.

فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فىِ ظُلُمَاتٍ لَّا یُبْصِرُونَ (بقره/ 17)

امام باقر علیه السلام:

وقتی خداوند محمد (صلی الله علیه و آله) را قبض روح کرد، تاریکی ظهور کرد.

تاریکی‌ای که چشم دشمنان علی را به روی فضیلت اهل بیت پیامبر بست!

تفسیر البرهان/ ج1/ ص 148

 


جمعه 91 مهر 7 , ساعت 11:52 عصر

اللَّهُ یَسْتهَزِئُ بهِمْ

ای محمد!

خداوند آن پیمان‌شکنانی که یارانت را مسخره کردند (خلیفه اول و همراهیانش)، مسخره می‌کند. 

مجازات تمسخرشان را در دنیا و آخرت به آنها نشان می‌دهد

وَ یَمُدُّهُمْ فىِ طُغْیَانِهِمْ

به آنها مهلت می‌دهد

با نرمی با آنها کنار می‌آید

آنها را به توبه دعوت می‌کند

به آنها قول بخشش می‌دهد

یَعْمَهُونَ
ولی آنها از کارهای زشتشان دست بر‌نمی‌دارند

هیچ آزار و اذیتی نیست که از محمد و علی فروگزار کنند!
------------------------------- 
آیه 15 سوره بقره/ تفسیر البرهان/ ج 1/ ص 144

برای جریان تمسخر یاران پیامبر توسط خلیفه اول به پست قبل مراجعه شود. 


شنبه 91 اردیبهشت 16 , ساعت 7:26 عصر

 

  پیمان شکنانِ غدیر(1) در کوچه راه می‌رفتند.

  سلمان و دوستانش را دیدند که از مقابل می‌آیند.

  یکی گفت: دوستان آن ساحر (پیامبرصلی الله علیه و آله) و آن نادان (علی علیه السلام) دارند میایند!

  دیگری گفت: ساکت باش که اگر بشنوند کارت ساخته است!

  اولی گفت: فقط به من نگاه کنید که چطور دستشان می‌اندازم!

  ***

  رو به سلمان کرد و گفت:

  بــــــــه! سلام بر سلمان! فرزند اسلام! که در موردش فرمود محمد سید الانام! :

  لو کان الدین معلقا بالثریا لتناوله رجال من أبناء فارس 

  اگر دین به ثریا آویخته بود، مردمانی از فارس به آن دست پیدا می‌کردند. و بهترین آن مردمان، این مرد است.

   منظورش تو بودی!

  و دیگر اینکه فرمود:

  سلمان از ما اهل بیت است.

  او  تو را هم‌سنگ جبرئیل دانست.

  چون جبرئیل روز کساء به پیامبر گفت: من هم از شما هستم؟ 

  پیامبر فرمود: آری تو از ما هستی!

  جبرئیل با خوشحالی به ملکوت اعلی پرواز کرد و به خاندانش گفت: مژده مژده که من از اهل بیت پیامبرم!

  ***

  سپس به مقداد گفت:

  سلام بر تو ـ ای مقداد ـ 

  که پیامبر در مورد تو به علی گفت:

‌  ای علی مقداد برادر دینی توست.

  از بس به تو علاقه دارد مانند بخشی از وجود تو شده.

  مرید دوستان توست و بیزار از دشمنانت

  خوشا به حالت... خوشا به حالت...

  ***

  سپس به ابوذر گفت:

  سلام بر تو ـ ای ابوذر ـ

  که پیامبر فرمود: آسمان سایه نیفکنده و زمین جای نداده به کسی راستگوتر از ابوذر!

  بعد مردم از پیامبر پرسیدند:

  چرا خدا این فضیلت را به او داده؟

   پیامبر فرمود: زیرا او قائل به فضیلت برادرم علی است. در تمام شرایط مدح علی و ذم دشمنان علی را می‌کند. 

  خداوند در بهشت برای ابوذر بهترین جا را در نظر گرفته است و بیشمار کنیز و غلام برایش آماده کرده است.

  ***

  سپس به عمار بن یاسر گفت:

  سلام بر تو ای عمار که به مقام موالات برادرم رسول خدا رسیدی

  با اینکه انسان کم جنب و جوش و راحت‌طلبی بودی

  و جز عبادت‌های واجب و مستحب کاری نمی‌کردی تا بدنت برای عبادت شب و روز خسته نشود

  و اگر تمام اموال دنیا را هم داشتی در راه خدا می‌بخشیدی. 

  سلام بر تو،

  پیامبر تو را دوست علی و دشمن دشمنان علی دانست

  و پیش‌بینی کرد که تو در راه محبت علی کشته خواهی شد

  و در روز قیامت در بین بهترین گروه‌های علی محشور خواهی شد.

  خداوند به من توفیق اعمال تو و یارانت را بدهد تا بتوانم به رسول خدا و برادرش علی ولی خدا خدمت کنم

  و با دشمنانشان دشمنی و با دوستانشان دوستی کنم.

  خداوند این روز را مبارک گرداند که با شما روبرو شدیم. 

  و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا...

  ***

  سلمان و اصحابش طبق دستور خدا به ظاهر سخنانش را پذیرفتند و رفتند...

  ***

  اولی رو به اصحابش کرد و گفت: دیدید چطور مسخره‌شان کردم و شرشان را از سر خودم و شما کم کردم؟

  گفتند: تا وقتی تو با مایی وضعمان خوب است.

  گفت: شما هم باید همین کار را بکنید. هر وقت فرصتی مثل الان گیر آوردید استفاده کنید. 

  ***

  سپس به سوی همراهان منافق خود برگشتند 

  که همگی پیمان بسته بودند خلافت علی را تکذیب کنند و او را از میان بردارند.

  و گفتند: این حرف‌هایی که الان شنیدید فریبتان ندهد. نگاه نکنید که با آنها مدارا می‌کردم. فقط داشتیم مسخره‌شان می‌کردیم!

  و  إذا خلوا الی شیاطینهم قالو إنا معکم، انما نحن مستهزئون.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع: تفسیر البرهان، به نقل از امام موسی بن جعفر (علیه السلام)، ذیل آیه 14 سوره بقره، ج 1، ص 142 – 143.

(منبع منحصر به تفسیر البرهان نیست و چندین منبع معتبر تفسیری و حدیثی دیگر نیز این روایات را وارد کرده‌اند. در اینجا به بیان تفسیر البرهان اکتفا شده زیرا در موثق بودن آن شکی نیست.)

(1) این نه نفر از بین همان افرادی هستند که صحیفه ملعونه را امضا کردند: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی¬وقاص، ابو عبیده الجراح، معاویه بن ابی¬سفیان، عمرو بن عاص، سعید بن عاص، ابوموسی اشعری، مغیره بن شعبه، اوس بن حدثان، ابوهریره، ابوطلحه انصاری، سالم غلام خذیفه.


پنج شنبه 90 بهمن 6 , ساعت 12:12 صبح

  مؤمنانی مثل سلمان، مقداد، ابوذر و عمار به پیمان شکنان می‌گفتند:

  به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) ایمان بیاورید

  ولی سخن پیمان شکنان چیزی نبود جز:

  «أنؤمن کما أمن السفهاء»

  ولی این را به مؤمنان نمی‌گفتند

  جرأت چنین جسارتی را نداشتند

  این حرف را به منافقانی از جنس خود

  به مردم ساده دل و زود باور

  می‌گفتند

  و منظورشان از «سفهاء» کسی نبود جز

  سلمان و یارانش

  همانهایی که دوستی و اطاعت خالصانه خود را نثار علی (علیه السلام) کردند

  همانان که پیمان بستند با دوست علی دوست، و با دشمنش دشمن باشند

  آنان را سفیه می‌پنداشتند که چرا با دشمنان پیامبر دشمنی می‌کنند

  نمی‌ترسند پیامبر برود...

  و تنها شوند!

  عقل ندارند که به فکر آینده‌ی خود نیستند

  اما خدا می‌گوید: «الا إنّهم هم السفهاء ولکن لا یعلمون»

  «سفیه خودتانید و خبر ندارید!»

  که کمی به پیامبر نمی‌اندیشید تا مثل روز برایتان روشن شود که حقیقتاً «پیامبر» است!

  به نبوتش نمی‌اندیشید تا مثل آفتاب عالمتاب برایتان روشن شود که حقیقتاً «علی» باید جانشین او باشد!

  شما سفیه بوده‌اید و سفیه مانده‌اید

  چرا که هیچ وقت به نشانه‌های خدا و حجت‌های او نیندیشیده‌اید!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تفسیر آیه 13سوره بقره، تفسیر البرهان، به نقل از امام موسی بن جعفر (علیه السلام)، ترجمه و تلخیص
 


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ